سازمان همکاري شانگهاي ازجمله سازمانهاي منطقهاي است که با هدف اعتمادسازي بين کشورهاي عضو و مبارزه با تروريسم، افراطگرايي مذهبي و جداييطلبي و بهمنظور مقابله با هژموني يکجانبهگرايانه آمريکا در نظام بينالملل، با عضويت کشورهاي چين، روسيه، کشورهاي آسياي مرکزي (بهاست چکیده کامل
سازمان همکاري شانگهاي ازجمله سازمانهاي منطقهاي است که با هدف اعتمادسازي بين کشورهاي عضو و مبارزه با تروريسم، افراطگرايي مذهبي و جداييطلبي و بهمنظور مقابله با هژموني يکجانبهگرايانه آمريکا در نظام بينالملل، با عضويت کشورهاي چين، روسيه، کشورهاي آسياي مرکزي (بهاستثناي ترکمنستان) و عضويت ناظر ايران، هند، پاکستان و مغولستان تشکيل شده است. سازمان همکاري شانگهاي بخشي از فرايند همگرايي در آسيا است، ولی بهنظر ميرسد در فضايي متفاوت از منطقهگرايي در آسيا شکل گرفته است. منطقهگرايي در آسيا در قالب سه نسل منطقهگرايي هژمونيک، منطقهگرايي مستقل و منطقهگرایی نوين، قابل توضيح است. نگارندگان کوشش میکنند سازمان همکاری شانگهای را از منظر نسل سوم منطقهگرایی، بازتفسیر نمایند.
پرونده مقاله
جمهوری خلق چین بهعنوان قدرتی نوظهور که در فضای پساشوروی روند صعودی کمسابقهای را در عرصۀ سیاست و روابط بینالملل تجربه کرده طی یک دهۀ اخیر با اتخاذ رویکردی راهبردی و در قالب سازمان همکاری شانگهای کوشیده است تا از طریق بسطِ روابط دوجانبه و چندجانبه با سایر سازمانها و چکیده کامل
جمهوری خلق چین بهعنوان قدرتی نوظهور که در فضای پساشوروی روند صعودی کمسابقهای را در عرصۀ سیاست و روابط بینالملل تجربه کرده طی یک دهۀ اخیر با اتخاذ رویکردی راهبردی و در قالب سازمان همکاری شانگهای کوشیده است تا از طریق بسطِ روابط دوجانبه و چندجانبه با سایر سازمانها و کشورهای منطقهای و فرامنطقهای، زمینههای دستیابی به اهداف امنیتی، نظامی و اقتصادی و متعاقباً بازچینش سلسله مراتب قدرت جهانی را فراهم آورد. با توجه به شرایط پدیدار شده، نگارندگان اثر حاضر با رویکردی توصیفی_تحلیلی و با تأسی از مفروضات تئوریک نظریۀ «توازن قوای تی. وی. پال» درصدد برآمدهاند تا در پرتو مفاهیم و معنا به این پرسش راهبردی پاسخ گویند که «عمده اهداف امنیتی که پکن در قالب سازمان همکاری شانگهای دنبال میکند شامل چه مواردی میباشد؟». فرضیۀ مطرح شده از پرسش مذکور، ناظر بر آن است که چین از رهگذر سازمان همکاری شانگهای میکوشد تا علاوه بر تسلط بر پهنۀ آوردگاه راهبردی آسیای مرکزی، زمینههای تحدید کنشگریِ فعال ایالاتمتحده در این حوزۀ چالشبرانگیز را از طریق راهبردهای عملگرایانهای همچون همکاری فزاینده با فدراسیون روسیه فراهم آورد.
پرونده مقاله
جمهوری خلق چین بهعنوان قدرتی نوظهور که در فضای پساشوروی روند صعودی کمسابقهای را در عرصۀ سیاست و روابط بینالملل تجربه کرده طی یک دهۀ اخیر با اتخاذ رویکردی راهبردی و در قالب سازمان همکاری شانگهای کوشیده است تا از طریق بسطِ روابط دوجانبه و چندجانبه با سایر سازمانها و چکیده کامل
جمهوری خلق چین بهعنوان قدرتی نوظهور که در فضای پساشوروی روند صعودی کمسابقهای را در عرصۀ سیاست و روابط بینالملل تجربه کرده طی یک دهۀ اخیر با اتخاذ رویکردی راهبردی و در قالب سازمان همکاری شانگهای کوشیده است تا از طریق بسطِ روابط دوجانبه و چندجانبه با سایر سازمانها و کشورهای منطقهای و فرامنطقهای، زمینههای دستیابی به اهداف امنیتی، نظامی و اقتصادی و متعاقباً بازچینش سلسله مراتب قدرت جهانی را فراهم آورد. با توجه به شرایط پدیدار شده، نگارندگان اثر حاضر با رویکردی توصیفی_تحلیلی و با تأسی از مفروضات تئوریک نظریۀ «توازن قوای تی. وی. پال» درصدد برآمدهاند تا در پرتو مفاهیم و معنا به این پرسش راهبردی پاسخ گویند که «عمده اهداف امنیتی که پکن در قالب سازمان همکاری شانگهای دنبال میکند شامل چه مواردی میباشد؟». فرضیۀ مطرح شده از پرسش مذکور، ناظر بر آن است که چین از رهگذر سازمان همکاری شانگهای میکوشد تا علاوه بر ایجاد تسلط برّی و بحری بر پهنۀ آوردگاه راهبردی آسیای مرکزی، زمینههای تحدید کنشگریِ فعال ایالاتمتحده در این حوزۀ چالشبرانگیز را از طریق راهبردهای عملگرایانهای همچون همراهی و همکاری فزاینده با فدراسیون روسیه فراهم آورد.
پرونده مقاله
سازمان همکاری شانگهای سازمانی توانمند با پتانسیلهای فراوان است که داشتن ویژگیهایی همچون وسعت و جمعیت قابلتوجه، عضویت دائم دو عضو آن (چین و روسیه) در شورای امنیت سازمان ملل و داشتن قابلیتها و توانمندیهای فراوان، نشانهندة ظرفیتهای بالقوه آن بوده است. با توجه به عضو چکیده کامل
سازمان همکاری شانگهای سازمانی توانمند با پتانسیلهای فراوان است که داشتن ویژگیهایی همچون وسعت و جمعیت قابلتوجه، عضویت دائم دو عضو آن (چین و روسیه) در شورای امنیت سازمان ملل و داشتن قابلیتها و توانمندیهای فراوان، نشانهندة ظرفیتهای بالقوه آن بوده است. با توجه به عضویت دائم جمهوری اسلامی ایران در این سازمان، بهطور قطع این مهم، پیامدها و آثار قابل توجهی را به همراه خواهد داشت و بر همین اساس بررسی ابعاد عضویت دائم ایران در این سازمان در قالب تبیین فرصتها و چالشهای عضویت دائم، ضرورت دارد و یافتههای آن میتواند سیاستگذاری در ارتباط با مسئله مذکور را در سیاست خارجی ایران تسهیل نماید. پرسش اصلی پژوهش عبارت است از اینکه «عضویت دائم ایران در سازمان شانگهای چه تأثیری بر وزن ژئوپلیتیک ایران دارد؟» با این فرض که عضویت دائم ایران در این سازمان میتواند وزن ژئوپلیتیک ایران را در منطقه افزایش دهد و منافع سیاسی، اقتصادی و امنیتی برای ایران به همراه داشته باشد. بر این اساس پس از تأمل در دلایل شکلگیری و تداوم این سازمان، به بررسی و واکاوی عضویت دائم ایران در این سازمان و پیامدها و آثار این عضویت پرداخته و تأثیر این مهم بر وزن ژئوپلیتیک ایران در منطقه ارزیابی شده است.
پرونده مقاله